روز و شب خواب ریاضی دیده ام

دانشجو معلمان دبیری ریاضی

روز و شب خواب ریاضی دیده ام

دانشجو معلمان دبیری ریاضی

توجه

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۰۱ ب.ظ


 وبلاگ ریاضی دانشجویان شرافت (209) توسط افرادی ناشناس هک شده است.

دانشجویان این دانشکده هیچ مسئولیتی در قبال مطالب ارائه شده ندارند.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۰۱
دانشجو معلم

نمونه سوال

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ






بچه ها من نرسیدم تایپش کنم...

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۴۹
اسدی

بدون شرح...

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۲۶ ق.ظ


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۰۳:۲۶
دانشجو معلم

سی ام دی :(

سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۲۱ ب.ظ

سلام آقای تدبیر

آقای امید

آقای هورا

آقای شعار

30 دی ات مبارک

چشمانمان روشن *** تو امروز می خندی و من

این شاعر گریان

شعر سپیدم را

سیاه می سرایم

تا اعلام عزای خصوصی کنم!

و کامم را

به حلوای مرگ احمدی روشن -که همین امروز کشته شد-

تلخ کنم! *** امروز همه خوشحالند

از اوباما و نتانیاهو گرفته

تا همین حاجی شهرمان

که سجده شکر کرد "خدا را شکر امروز

بنز ارزان می شود"

و دلّالی که فریاد می زد: "تا مرغ ازان هست

زندگی باید کرد"

و شلیته ای خنده که " ساپورت پوستی

با نخ بیست درصد چند؟" *** بخند!

به آرزویت رسیدی

دیگر

سانتریفیوژها نمی چرخند

سانتریفیوژها
از پشت تیر خورده اند

و امروز آمانو

دهان معصومشان را پلمپ کرد

تا کیک زرد دهیم و

اُوره(!) بسازیم هر دم! *** خیالتان تخت

سانتریفیوژها

آرام

در تابوت مصلحت خفته اند!

تا شما هر روز

به رقص ثانیه ها بچرخید

و برایشان

فاتحه سعدآباد بخوانید!

خیالتان راحت

خِرخِرهء قُم

در دست نیویورکی هاست

با آن لبخند های شیرین و

ریش های پرفسوریشان! *** نگران خزانه خالی نباش

قرار است بابا کری

یک مشت دلار کثیف

به قیمت تحفه نطنز

برایتان حواله کند قسطی

تا خزانه چشم های ما

لبریز شود از درد!

دیگر غم مخور

هل من ناصرت را شنیدند

روزگار کشور سیاه نیست!

سیاه

حال پدرم بود -هم او که هشت سال خردل ساخت برلین را خورد -

هم او که امروز روی ویلچر

نوش داروی ساخت مرکل را تُف کرد

و اندکی بعد

با دیدن فردوی خاموش

تشنج کرد و لحظه ای جان داد!

سیاه

روزگار مادر بود

که گوشه روسری در دهان می برد

تا دشمن

صدای دردش را نفهد آقا!

سیاه

حال مردم خان العسل است

که توله سگ های سعودی ز این پس

بیشتر زهر خورشان خواهند داد

سیاه

حال زنان الزهرا است

که قرار است

پشت دروازه های سوخته شهر

به دیوار تاریخ

میخکوبشان کنند!

سیاه

حال شعر سپید من است

که قصد انتحار

میان خفته ها کرده است! *** چه زمستان عجیبی

دست ها در جیب  به ترس خروج

دهان ها بسته

ز سوز سکوت

زبان ها مسلول

ز بیم یک فریاد

و چشم ها افتان

چو کور یک بی داد! *** چه زمستان عجیبی

با نه دی شور گیرد و

در سی دی

مُهر بر دهانش کوبد!

چه زمستان عجیبی

تمام سروها یخ بسته و

پسته های رفسنجان

شکوفه داده اند امروز!

چه زمستان عجیبی ... سلمان کدیور – "سلیم"


تسلیت .. برای "پلمپ" شدن نظنز ...

تسلیت ... برای بار دوم به دست خودی ها ... احمدی روشن شهید شد...

تسلیت ...

روز تعلیق ...

دولت ... فراموشی غرور ملی ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۲۱
اسدی

یک تشکر جانانه :|

دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۰۷ ب.ظ

من حقیقتا بر ضمه خودم دیدم از همه دوستان بابت این همه مشارکت در امر وبلاگ نویسی تشکر کنم ...


 و از اون مهمتر در نظرات در خور و قابل تامل و کارساز ...


واقعا بنده رو شرمنده کردین ... خیلی مچکرم ... خیلی ممنونم .. 


 



۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۷
اسدی

سامانه مروارید

يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۵۰ ب.ظ



آدرس های سامانه مروارید جهت مشاهده نمرات :


 10.30.132.245


 10.30.132.246

 10.30.132.247



با آرزوی رضایت مندی : )



(مروارید اسم واقعا در خوری برای این سامانه است... پدرمون دراومد تا بهش دسترسی پیدا کنیم )

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۰
اسدی

طرح مبارزه با تقلب(طنز)

يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۱۰ ق.ظ


ضمن عرض ادب و احترام خدمت همه ی خوانندگان گرامی.


در این پست میخواهیم راه کاری بسیار محترمانه را برای جلوگیری از تقلب در جلسه ی امتحان به شما خوانندگان گرامی و همه ی دانشگاه(!)های برگزارکننده ی امتحان در این روز ها معرفی کنیم.


مواد لازم:

1- دانشجویان محترم که قطعاً سحرگاهان همگی با نیت تقلب دیدگانشان را  از هم گشوده اند.

2- قطعات کاغذ در ابعاد مساوی و شماره گذاری شده به تعداد لازم

3- یک عدد اتاق که جلوی دربش یک عدد میز قرار داشته باشد.

4- اطلاعیه جهت اجرای این طرح (که برای روشن تر شدن نحوه ی اجرای طرح مبارزه با تقلب این اطلاعیه به این پست پیوست شده است!)

5- نیروی  انسانی به تعداد لازم جهت اجرای طرح


و اما نحوه ی اجرا:


پس از آنکه دانشجویان محترم از شماره ی صندلی هایشان مطلع شدند،به سمت ساختمان آموزش حرکت میکنند.

و از این جاست که اجرای طرح آغاز می شود.

در هنگام ورود ،یکی از نیروهای انسانی مذکور ،از ورود دانشجویان جلوگیری میکند و به اطلاعیه اشاره میکند!

دانشجویان محترم توجهشان را به اطلاعیه ی مذکور (که قابل مشاهده میباشد)جلب میکنند.


به اتاق ذکر شده در اطلاعیه مراجعه مینمایند و کیف و وسایلشان را تحویل میدهند و یک عدد از آن قطعات کاغذ را دریافت میکنند.(در این جا نیز نیروی انسانی نقش مهمی را ایفا مینماید)

البته هیچ ارتباط خاصی بین وسایل شما و کاغذ شماره گذاری شده وجود ندارد.(و این خلاقیتی است که ما بعد از جلسات فراوان در کارگروه های فنی مان در این طرح به خرج داده ایم)


بعد از امتحان نیز دانشجویان آن قطعه ی کاغذ را تحویل می دهند و به دنبال کیفشان در بین کوهی از کیف ها میگردند.امید است که پیدایش کنند.


و این گونه دانشجویان دیگر نمیتوانند تقلب کنند!

یعنی عمراً اگر بتوانند تقلب کنند.


شایان ذکر است ما درنظر داریم این طرح را به مجامع بین المللی نیز عرضه کنیم.


با تشکر از همه ی افرادی که با تلاش های شبانه روزی ما را در اجرای بی نقص این طرح همراهی کردند.


لازم به ذکر است،این متن ابداً طنز آمیز نبود.نمیدانم چه کسی و با چه جراتی ،کلمه ی طنز را در عنوان مطلب به کار برده؟!

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۱۰

امتحان و استاد

يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۰۲:۰۰ ب.ظ

تو شیرینى منم فرهاد،استاد

تو قندى و منم قناد، استاد🍩

به نزدت آمدم دانش بجویم📚

نگیر انقد به من ایراد،استاد😑

به من چه اختلاف آن دو خازن!🔋

الهى که بشن دل شاد، استاد

براى نمره هرجایى دویدم

شدم عین خود سندباد، استاد

فدایت، نمره که ارث پدر نیست💵

کمک کن، واحدم افتاد، استاد!😩

اگر درس تو را از بر نکردم📓

نده منفى، بکن ارشاد، استاد!😐

قلم در دست تو مانند شمشیر✏

همین فرق تو با جلاد،استاد!🔪

غم درس تو را از بس که خوردم

گرفتم زردى و غمباد، استاد!

چرا اشکم اثر بر تو ندارد؟

کشیدى دور دل فولاد، استاد؟؟😧

به من خورده نگیر آنجا که دیدى

دو چرخ خودرو ات کم باد،استاد!😈

تو آهویى براى خانواده🐕

به ما که میرسى، صیاد! ، استاد🐅

اگر دیدى کسى هوشش به تو نیست

همه خوابن! نزن فریاد، استاد!😴

مرا یک آنتراک مهمان نکردى🕝

دلم سرگرمى هم میخواد، استاد!

دو چشمم چپ شده، کج مینویسم

تقلب را بکن آزاد، استاد!😕

رفیقم راضى و من هم که راضى!👬

مزاحمت نکن ایجاد، استاد 

شکنجه میکنى با هر سوالت📋

ندارى تو خودت اولاد، استاد؟👪

اگر شاگرد خوبى هم نبودم

تو خوبى کن بده امداد،استاد!😇

ببین اى مهربان با من چه کردى

شده ورد زبان، استاد استاد

به من گفتى "برو بیرون که حذفى!" 

عجب حرف بدى! ماى گاد! استاااد!! 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۱۴:۰۰
اسدی

شنبه ای که یکشنبه میشود!

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۵۲ ب.ظ


امتحان جبر تک و تنهای* فردایمان ،انتقال یافت به یکشنبه 92/10/15 .

*جبر تک و تنها=جبر مجرد=جبری که احتمالاً حالا حالا ها قصد متاهل شدن ندارد!!!

به نظر من  تغییر کردن تاریخ امتحان اونم تو شب امتحان،اصلاً مورد شیک و جالبی نیست.

اما قطعاً برای نظر جمع،احترام قائلم.و از نیت خیری که پشت این تغییر تاریخ بوده ممنونم.

آرزوی موفقیت :)
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۲۲:۵۲
س.آل اسحاق


خبر گذاری دانشجو .... حرف دل خیلی از بچه های دانشگاه فرهنگیان رو منتشر کرد ...
برای مطالعه این مقاله جنجالی به ادامه مطلب بروید ...